ديروز جمعه 21 اسفند روز جشن دندوني كارن بودتقريبا 40 نفر مهمون داشتيم. همه جمع بوديم. بد نبود. كارن كلي بامزه شده بود. كلي عكس و فيلم داره كه بايد بزارم توي وبلاگش. آش دنوندي براش درست كرديم و مقداري هم از دونه هاي گندم رو طبق رسم و سنت قديمي ريختيم سرش.
روي ميز هم دور و برش سكه و نون و قرآن و از اين جور چيزها گذاشتيم تا ببينيم بعد از كلي سوت و دست زدن كدومشون رو بر ميداره. ميگن كه اين هم سنت قديميه. كارن اول قرآن رو برداشت و همه صلوات فرستاديم و بعد هم دست انداخت و سكه رو برداشت كه همه سوت و دست زدند. در مجموع مراسم خوب بود و خوش گذشت. بايد يك جشني بگيريم و فقط دوستانمون رو دعوت كنيم آخه اين جشن تقريبا خانوادگي بود.
روي ميز هم دور و برش سكه و نون و قرآن و از اين جور چيزها گذاشتيم تا ببينيم بعد از كلي سوت و دست زدن كدومشون رو بر ميداره. ميگن كه اين هم سنت قديميه. كارن اول قرآن رو برداشت و همه صلوات فرستاديم و بعد هم دست انداخت و سكه رو برداشت كه همه سوت و دست زدند. در مجموع مراسم خوب بود و خوش گذشت. بايد يك جشني بگيريم و فقط دوستانمون رو دعوت كنيم آخه اين جشن تقريبا خانوادگي بود.