درباره من

منم كارن. كودكي كه تازه زاده شدم. كنيه ام پارسي است و نژادم آريائي. نام من، نام سپهسالار ايراني است.كارن پسر كوچك كاوه آهنگر . سپهدار چون كارن کاویان ... به پیش سپاه اندرون کاردان کجا نام او كارن رزم زن ... سپهدار بیدار لشکر شکن كارن با فتحه روي حرف "ر" تلفظ ميگردد.KARAN

چهارشنبه، آذر ۱۱، ۱۳۸۸

بابا بيشتر مواظب من باشيد



سلام. آي مردم آي ملت اين پدر و مادرم نزديك بود كار دست خودشون و خودم بدن . آخه اين چه وضعشه.
ديشب يه لحظه حواسم نبودا. فقط يه لحظه. يهو ماماني يه قاشق آش خورد  كه توش باقالي داشت. اي خدا وقتي فهميدن كه توش باقاليه بايد قيافشون رو ميديدين. هول شدن هوار كردن فرياد زدن. خب بابا نكنين اين كارا رو . حواستون رو جمع كنيد. بيچاراه ها كلي استرس كشيدن. كلي اذيت شدن.دلم براشون سوخت.
بنده رو هم تا صبح گشنگي دادن چون آقاي دكتر گفت من نبايد شير مادر بخورم از شب تا صبح. نامردا از بعد از ظهر هي شير خشك رو زوري چپوندن تو گلوي من . خب نميخورم شير خشك مگه زوره.
آخرش هم گشنه خوابيدم!! تقصير من چي بود؟ خودشون اشتباه كردن من بايد گشنه بمونم. تازه اين كه چيزي نيست امروز منو بردن بيمارستان. آزمايش خون و ادرار و همه چي. كلي از دستشون شاكي ام . دردمو به كي بگم؟؟
راستي امروز براي اولين بار سوار اتوبوس شدم. ههههههه-  چه اتوبوسهاي جالبي ما داريم. فهميدم بابام زيادي ديگه غر ميزنه اين اتوبوسها كه خالي بودن. هميشه ميگه من به ميله هاي اتوبوس آويزون ميشم. فكر كنم خالي ميبنده.من كه آويزون نشدم كلي جاي خالي بود تو بغل مامان خوابيدم.

۱ نظر:

شومینه گفت...

کاش دیروز باهام بودی.زبون مارو که این آلمانیا نمی فهمن شاید جیغای تو رو می فهمیدن