سلام . 22 دي رفتيم اصفهان با آقا كارن گل(سومين سفرش بود دو سفر به شمال و اولين سفرش به اصفهان). خيلي هم خوش گذشت جاي همه خالي بود. كارن هم بچه خيلي خوبي بود. اصلا اذيتمون نكرد فقط تو راه برگشت چون رفتيم كاشان و ناهار خورديم بچه كمي خسته شد. ماشين هم كه ما آدم بزرگ ها رو خسته ميكنه چه برسه به بچه نوزاد. كارن خدارو شكر اصلا نه گريه كرد و نه بد خواب شد . خيلي هم خوشرو بود و به همه هم ميخنديد.
روز 24 دي بود كه من انگشت تو دهنش كردم و ديدم دندونش در اومده. دندون پائين راست. چپش هم كمي داشت در ميومد.مامانش اول از اين كار خوشش نميومد ولي بالاخره اون هم تونست دندونش رو لمس كنه.درست 5 ماه و 12 روزگي دندون در آورد.
الان كه اول اسفنده دنونش كاملا ديده ميشه . وقتي ميخنده. خيلي هم دندونش تيزه.
حالا ديگه كلي بهش جشن بدهكاريم. تا حالا كه هيچ جشني براش نگرفتيم. اميدوارم ايندفعه ديگه بشه.
روز 24 دي بود كه من انگشت تو دهنش كردم و ديدم دندونش در اومده. دندون پائين راست. چپش هم كمي داشت در ميومد.مامانش اول از اين كار خوشش نميومد ولي بالاخره اون هم تونست دندونش رو لمس كنه.درست 5 ماه و 12 روزگي دندون در آورد.
الان كه اول اسفنده دنونش كاملا ديده ميشه . وقتي ميخنده. خيلي هم دندونش تيزه.
حالا ديگه كلي بهش جشن بدهكاريم. تا حالا كه هيچ جشني براش نگرفتيم. اميدوارم ايندفعه ديگه بشه.
۱ نظر:
آره آره دلمون پوسید. یه چند تا جنش بگیرین تو رو خدا!
ارسال یک نظر